🎬 سناریوی تبلیغاتی طنز فارماپل
### صحنه 1: استرس لیبریوم
- لیبریوم (با اضطراب شدید، درحالیکه با نگرانی به تاریخ روی جعبهاش نگاه میکند): «وای خداااا! من داروی ضد اضطرابم، الان چرا خودم پنیک زدم؟ فقط 28 روز دیگه مونده!»
- پروپرانولول (بیخیال و درازکش روی قفسه): «ای بابا! داروی ضد اضطراب باشی و اینقدر استرس داشته باشی؟ من که هنوز 31 روز وقت دارم. نهایتش میری تو سطل بازیافت دیگه. اینم نگرانی داره؟»
- آدرنالین (با اضطراب، در حال بالا و پایین پریدن روی قفسه): «بچههاااا! فقط 284 روز! یعنی هنوز کافیه؟ نکنه دیر بشه؟ اصلاً چرا کسی منو نمیخواد؟!»
متن روی صفحه: «داروهایی که خودشون دارو لازم دارن!»
### صحنه 2: امید فارماپل
- لیبریوم (با چشمان اشکبار، در حال لرزیدن): «یکی بگه هنوز امیدی هست، قبل از اینکه غش کنم!»
- پروپرانولول (با بیحوصلگی، چشمانش نیمهباز است): «اوف... یکی یه لیوان آب قند بیاره، این دوباره فشارش افتاد.»
- (لیبریوم غش میکند و میافتد.)
- آدرنالین (با اضطراب و هیجان شدید به این طرف و ان طرف می پرد): «وای نه! دیر شد، این دیگه غش کرد! یکی سریع کاهگل بگیره زیر دماغش! ... صبر کن ببینم، یه نور امید! اپلیکیشن فارماپل رسید! لیبریوم، بیدار شو! نجات پیدا کردیم!»
متن روی صفحه: «فارماپل: فرصت دوباره برای داروها!»
### صحنه 3: لیست شدن داروها
- لیبریوم (با تعجب و ناباوری): «منو ثبت کردن؟ واقعاً منو خواستن؟ نکنه اشتباه شده؟!»
- آدرنالین (با هیجان و اضطراب شدیدتر): «منم ثبت کردن! ولی زود باشین! نکنه تا برسیم اونجا انقضام رد شه!»
- پروپرانولول (در حالی که خمیازه میکشد): «منم ثبت کردن... حالا نمیشد فردا ثبت بشیم؟ الان وقت خوابه!»
متن روی صفحه: «پل بزنید، پیدا کنید، مبادله کنید!»
### صحنه 4: انتقال به داروخانه جدید
- لیبریوم (با ذوق و هیجان درون یک کارتن در حال حرکت): «بچهها داریم میریم! واقعاً دارن میبرنمون یه جای بهتر!»
- آدرنالین (با اضطراب شدید، مدام داخل جعبه راه میرود): «ولی کاش سریعتر برسن! نکنه تو مسیر اشتباه کنن؟ یکی از داخل جعبه بگه مقصد درست کجاست!»
- پروپرانولول (در حال چرت زدن، به گوشهای از جعبه تکیه داده است): «یه بالش بدین به من، همین الان اینجا خوابم میبره، این کارتن هم خیلی نرم و راحته.»
متن روی صفحه: «داروها در راه داروخانه جدید، نجات در یک قدمی!»
### صحنه 5: دعوت به اقدام (CTA)
- لیبریوم (با آرامش و امید): «فارماپل رو نصب کنین. هیچ دارویی دوست نداره تاریخش بگذره!»
- آدرنالین (با اضطراب و هیجان زیاد): «الان دانلود کن، الان! شاید تا فردا منقضی بشیم! سریعتر!»
- پروپرانولول (با بیخیالی طنز): «الان نه، پنج دقیقه دیگه دانلود کنین، من هنوز یه چرت کوتاه دارم.»
متن روی صفحه: «فارماپل: همین الان نصب کنید و داروهاتونو نجات بدین!»
### صحنه 6: شوک در داروخانه جدید
(صدایی از بیرون جعبه میپرسد): «ببخشید خانم، اینجا داروخانه تأمین اجتماعیه؟»
- صدای خانم از بیرون: «بله!»
- داروها (با وحشت و ناباوری به هم نگاه میکنند)
- پروپرانولول (با ترس شدید، از خواب میپرد): «واااای نههههه!»
- لیبریوم و آدرنالین هم با وحشت و جیغ فریاد میزنند: «نههههههه!»
این آگهی از وبسایت پونیشا پیدا شده، با زدن دکمهی تماس با کارفرما، به وبسایت پونیشا برین و از اونجا برای این شغل اقدام کنین.
هشدار
توجه داشته باشید که دریافت هزینه از کارجو برای استخدام با هر عنوانی غیرقانونی است. در صورت مواجهه با موارد مشکوک، با کلیک بر روی «گزارش مشکل آگهی» به ما در پیگیری تخلفات کمک کنید.