شعر قید غل و قلاده

می خواهم شعر زیر به صورت دور نویس در قطع a3 خطاطی شود و بیت زیر به صورت طراحی و نقاشی خط در مرکز کار شود: چون قصد نکردیم که بر صدر نشینیم از قید غل و قالب و قلاده گذشتیم اما متن شعر: ما از خم این پیچ و ازین جاده گذشتیم پیچیده نبودیم و چنین ساده گذشتیم دیدیم که جهان آش دهان سوز نباشد از آش یخ از دهن افتاده گذشتیم چون قصد نکردیم که درصدر نشینیم از قید غل و قالب و قلاده گذشتیم هر گل که نشاندیم درین مزرعه پاک تا عطر گلابش چو شد آماده گذشتیم گفتیم که میانبر بزنیم تا گذر دوست از منبر شیخ و سر سجاده گذشتیم اول به تغافل ز درش پای کشیدیم آخر ز برش عاشق و دلداده گذشتیم از مرحمت دوست چنان مست و خرابیم کز ساقی و از ساغر و از باده گذشتیم از هر چه پذیرد به جهان رنگ تعلق حافظ چو بفرمود به فرموده گذشتیم مارا چو همین بس که چو "فرهاد" بمانیم از شهد لب شاهد شهزاده گذشتیم