من از بچگی خواستم یه زن مستقل باشم خواستم درس بخونم و بعدش کار کنم ولی خانوادم مخالف کار بیرون بودن برا همین در سن 19 سالگی ازدواج کردم
بعد ازدواجم به همسرم گفتم که میخوام کار کنم و مستقل باشم ولی خیلی با کار کردن بیرون از خونه موافق نبود
رویای مستقل شدن دستم تو جیب خودم بودن همیشه بود تا اینڪه بعد 9 ماه از ازدواجم باردار شدم 5 ماهم بود که تو روبیکا داشتم تو یه کانالی میگشتم تبلیغ همکارمو دیدم در مورد کار گفتم برم ببینم چی میشه بدتر از این وضعی که هستم نمیشه پس دلو زدم به دریا و شروع کردم و الان هزار مرتبه خدارو شکرمیکنم هم ازلحاظ مالی مستقل شدم هم هدفها ورویاهای خودمو پیداکردم
اگر مایلی بیشتر از من بدونی پی وی در خدمتم