یه زمانی واقعاً خسته بودم...
خرج خونه، هزینهی مدرسهی بچههام، همهچی شده بود استرس
حتی دیگه از زندگی لذت نمیبردم...
تا اینکه یه روز با خودم گفتم: باید یه راهی باشه
یه کاری که از خونه بتونم انجام بدم
بدون اینکه از بچههام جدا شم، بدون استرس، با آرامش
شروعش آسون نبود، ولی شدنی بود
پارهوقت، با گوشی… کمکم هم درآمدم بهتر شد، هم حال دلم
الان همون زنم ♀
ولی با یه لبخند واقعی، با آرامش، با حس امنیت♀
کار میکنم، رشد میکنم و کنار خونوادهمم
اگه تو هم دنبال همچین تغییری هستی
برام شماره تماس بگذارید.